هرگز طلاق پدیده دلپسند و زیبایی نبوده و نیست اما وقتی همه راهحلها به شکست منتهی میشود زن یا شوهر ناگزیر باید آن را بهعنوان آخرین چاره بپذیرند. تحقیقات قرن 19، نشان میدهد که در آن زمان تنها 5 درصد از ازدواجها با جدایی همراه بوده است اما اکنون با افزایش شدید طلاق روبهرو ییم. صاحبنظران عوامل مختلفی را در افزایش طلاق مؤثر میدانند، ازجمله افزایش استقلال اقتصادی زنان، کاهش درآمد مردان فاقد استقلال اقتصادی زنان، کاهش انتظارات فرد برای کامیابی ناشی از ازدواج، مقبولیت اجتماعی طلاق، انتخاب نادرست و عدمدقت اولیه در امر همسرگزینی و آشناییها و دلبستگیهای عاشقانه بیمحتوا. افزایش فروپاشی خانواده، مفاهیم ضمنی عمدهای را برای محیطهایی که بچهها در آن پرورش یافته و اجتماعی میشوند دربردارد. هر سال بیش از یک میلیون کودک طلاق را تجربه میکنند که نیمی از آنها زیر 18 سال هستند. نرخ بالای طلاق به این معناست که گروه زیادی از بچهها باید در خانوادههای تک والدی که معمولا در آنها فقط مادر حضور دارد زندگی کنند. در زیر مشکلاتی که بچههای طلاق با آن روبهرو هستند بررسی میشود.
مهمترین مشکلی که پدر و مادر پس از جدایی با آن روبهرو هستند احساس شکست و ناکامی است. چون والدین بر این گمانند که مسبب بدبختی فرزندان خود شدهاند، این احساس گناه بدون استثناء در همه پدر مادرها، حتی آنان که سهمی در جدایی نداشتهاند مشاهده میشود.
تأثیر طلاق بر فرزندان
مهمترین کشمکشی که خردسالان پس از طلاق با آن مواجه هستند ترس از دست دادن پدر و مادر با هم است. ترس کودکان از این است هنگامی که به محبت پدر و مادر نیاز دارند از آن محروم بمانند و والدین آنها را ترک کنند و تنها بگذارند. اگر از دریچه چشم بچهها به این قضیه نگاه کنید میبینید استدلال آنها چندان هم غیرمنطقی نیست و براساس تجربهای است که آنها به دست میآورند.
این ترس طبیعی از تنهایی و رها شدن غالبا با جدایی پدر و مادر افزایش پیدا میکند و کودک ناگهان میبیند بالاترین وحشت او در زندگی جنبه حقیقت بهخود گرفته است و پدر و مادر ارزشمندی که همه دنیای او را تشکیل میدادند، حقیقتا از او دور شدهاند. در واقع کودک به این نتیجه میرسد که رابطهها پایدار و همیشگی نیست و او هم ممکن است روزی رها شود.
این ترس از تنهایی و تشویقهای ناشی از جدایی در کودک، یکی بهعلت دید زمانی محدود کودک و عدمرشد فکری کافی و دیگری به سبب شدت وابستگی روحی و عاطفی وی به پدر و مادر است. تصور کودک از جهان و دنیای بیرون بر خلاف بزرگسالان براساس نهادهایی است که در معرض فوری دید او قرار دارند و وابسته به زمان حال هستند. خردسالان بهعلت نداشتن رشد فکری کافی، هنوز یاد نگرفتهاند آینده نگری کرده و مانند افراد بالغ چند روز و حتی چند ساعت آینده را با اطمینان خاطر پیشبینی و مجسم کنند.
والدین با توجه به الگوهای رفتاری کودک میتوانند به نگرانی ناشی از تنهایی او پی ببرند: در درجه اول جداییهایی که طفل طی روز به راحتی میپذیرفت پس از طلاق برایش نفرتآور میشود؛ مثل رفتن به مدرسه، تنها ماندن با پرستار یا حتی ماندن در رختخواب به هنگام شب. بچه 4سالهای که قبلا با شوق و اشتیاق از ماشین پیاده میشد و به مهدکودک میرفت، پس از جدایی به پدر و مادر میچسبد و حاضر نیست از ماشین پیاده شود. هر گونه غیبتی، حتی اگر کوتاه باشد این وحشت را به دل کودک میاندازد که ممکن است پدر و مادر دیگر برنگردند. والدین معمولا در مقابل چنین رفتارهایی خشم و بیقراری از خود نشان میدهند که گناهی هم متوجه آنها نیست و با وجود آنکه واکنش آنها قابل درک است ولی این بازتابها صرفا بهصورت عادت تکراری عذابآوری درمیآید که هم تضاد والدین و هم طفل را افزایش میدهد: پدر یا مادر مستاصل معمولا از بهانهجوییهای پی در پی طفل عصبانی و خسته شده، او را تهدید و تنبیه میکنند. در مقابل خشونت، بچهها که خود را نیازمند به نوازش بیشتر میبینند احساس میکنند که پدر و مادر آنها را رد کرده یا از خود دور میسازند. این واکنشها سبب میشود بچه بیشتر احساس تنهایی کرده و از رها شدن وحشت کند. در چنین موقعیتی بهدلیل نیاز کودک به دریافت اعتماد به نفس بیشتر خواهشها و زیادهطلبیهایش را به بیگانه میکند. شرایط دیگری که پس از جدایی به اضطراب کودک میافزاید، ملاقاتهای آخر هفتهای است که معمولا طفل با پدر یا مادری که با او زندگی نمیکند، دارد.
اگر بچهها را از پیش با مسئله طلاق و جدایی آشنا نکنیم امکان ابتلای آنها به ترسهای ناشی از تنهایی و تشویش پس از جدایی افزایش مییابد. بهطور کلی چنانچه کودک از پیش با مسئله طلاق آشنا شود درک و پذیرش تمام مراحل آن بهمراتب برایش راحتتر خواهد بود. ترس از جدایی بزرگترین عامل و علت بروز مشکلات رفتاری و مسائل عاطفی است که پس از طلاق به سراغ کودک میآید. بهترین راه برای جلوگیری از بروز چنین حالتهایی این است که به بچهها کمک شود اعتماد به نفس بیشتری به دست آورند و این میسر نیست مگر با آماده کردن آنها و شرح این داستان که چرا مادر یا پدر ایشان را ترک میکند. هم زن و هم شوهر باید به اتفاق یا جداگانه کودک را با مسائل زیر آشنا کنند:
کودک انتظار چه رخدادی را باید داشته باشد
پدر و مادر کودک را در جریان امر قرار دهند و به وی یادآور شوند که پدر و مادر از آن پس با هم زندگی نخواهند کرد. برای بچه باید شرح داد که مادر یا پدرچه موقع منزل را ترک میکند و کودک چه وقت میتواند او را ملاقات کند. به طفل باید اطمینان داد که هر زمان بخواهد میتواند والدین خود را ببیند. البته در اوج ناراحتی و بحران مسائل خانوادگی، برای پدر یا مادر واقعا مشکل است بهگونهای منطقی رفتار کنند و بر احساسات خود مسلط باشند. با وجود این باید نهایت سعی و کوشش را کرد. بهترین برخورد این خواهد بود که پدر مادر با هم تلاش کنند و در صحنه زندگی طفل بهطور فعال باقی بمانند.
والدین در مورد طلاق توضیح بدهند
علاوه بر آنکه کودک از قبل باید در جریان امر قرار گیرد والدین باید علت جدایی را برای کودک تشریح کنند. پژوهشگران معتقدند دادن اشاراتی که برای کودک قابلفهم باشد به نحو مؤثری به او کمک میکند تا نسبت به مسئله از خود سازشپذیری نشان دهد اما معمولا والدین در مورد طلاق به کودکان مطلبی نمیگویند.
پدر و مادر به دلایل گوناگون از این مهم سر باز میزنند: اولا بعضی از آنها واقعا نمیدانند به چه نحو و چگونه با کودک وارد گفتوگو شوند. ثانیا از اینکه بچههای خود را نگران کنند یا با حرف زدن احساس گناه یا غم نهفته خود را برای کودک آشکار سازند، هراس دارند. ولی صرفنظر از اینکه صحبت درباره طلاق یا جدایی چقدر مشکل باشد، به هر حال باید بهگونهای عنوان شود. معمولاً والدین توضیحاتی درباره طلاق به کودکان خود میدهند که به هیچوجه سودمند نیست.
مطمئن ساختن کودک از ادامه رابطه با پدر و مادر
حتی اگر بچه را از قبل با مسئله طلاق و علت آن آشنا کرده باشیم، ترس از رها شدن هنوز در او قوت دارد. در این موقع بچه احساس ناامنی میکند و نسبت به ادامه رابطه پدر و مادر با خودش دچار شک و تردید است. والدین میتوانند تشویش ناشی از جدایی را با تلقین مکرر این فکر که پدر و مادر دوست دارند همیشه با کودک باشند و هرگز او را تنها نمیگذارند دور سازند. صحبتهایی از این نوع، ترس از دست دادن عشق پدر و مادر در کودک را تا حد زیادی کاهش میدهد. والدین باید به خاطر داشته باشند و قبول کنند که گاهی بچهها احتیاج دارند سؤالاتی درباره طلاق را عینا تکرار کنند و همان اطمینان خاطر را بارها دریافت دارند.
رویای تجدید میثاق
کوشش کودکان معمولا بر این است تا آنجا که میتوانند از جدایی پدر و مادر جلوگیری کنند و بعد از طلاق پیوسته امیدوارند آنها بار دیگر با هم ازدواج کنند. بیشتر بچهها اشتیاق شدیدی به حفظ یا تجدید بنای اصلی خانواده دارند و با آنکه در این مورد احساسات خود را آشکارا بیان نمیکنند، ممکن است رویای آشتی مجدد پدر و مادر را سالها در ذهن خود نگه دارند. اشتیاق به تجدید عهد پدر و مادر به حدی است که گاهی تا پس از ازدواج یکی از دو طرف یا هر دو آنها ادامه پیدا میکند. بعد از طلاق با وجود کم شدن دفعات مشاجره و آرامش حاکم بر خانه، بچهها هنوز امید آشتی را در ذهن خود میپرورانند و حاضر نیستند این واقعیت را بپذیرند که همه چیز بین پدر و مادر به پایان رسیده است.
چنانچه والدین، کودک را مطمئن نسازند که امکان ازدواج مجدد وجود ندارد ممکن است رؤیای تجدید پیوند تا سالها بعد از جدایی مسائلی را برای کودک بهوجود آورد. لذا به مجرد آنکه طلاق قطعی و عملی میشود والدین باید موضوع را به کودک اطلاع دهند و اضافه کنند که کار تمام است و دیگر از آنها کاری ساخته نیست. البته بیان این واقعیت از طرف پدر و مادر همان قدر دردناک است که شنیدن آن توسط کودک. اما تا زمانی که بچه اطمینان حاصل نکند آشتی مجددی وجود ندارد، نمیتواند خود را با شرایط جدید منطبق سازد. تا زمانی که پدر و مادر در کنار هم زندگی میکنند کودکان احساس امنیت و آرامش بیشتر و از نظر عاطفی احساس خطر کمتری میکنند. بچهها معمولا قبل از طلاق بیش از دوران پس از جدایی با پدر در تماس هستند. آنها در کنار خانواده احساس تعلق داشتن به جمع وسیع تری را میکنند و همین به آنها شأن و شخصیت میبخشد و اعتماد به نفس میدهد. با آنکه محیط خانه قبل از طلاق سراسر نزاع و تشنج است، تا زمانی که مادر و پدر در کنار هم هستند تصور محیط خانوادگی در ذهن کودک قشنگ و خوشایند است. ساختار قدیمی خانوادگی، محکم و پر از امنیت است چون ساختار شناخته شده است اما محیط خانوادگی جدید برای کودک ترسناک است زیرا ناشناخته و نامعلوم است.
افسردگی
پسران و دخترانی که به سبب طلاق، پدر و مادر خود را از دست میدهند از درون دچار خلأ و کمبود عمیقی میشوند که ممکن است با دریافت محبت کمتری از جانب مادر یا پدر، بهعلت حجم شدید مسئولیتهای جدیدی که برایش پیش آمده، افزایش یابد و به کم شدن اعتماد به نفس و در نتیجه افسردگی منتهی شود. افسردگی ازطریق عادات رفتاری گوناگون بروز میکند و ممکن است تا سالها ادامه یابد.
مرکز لرزهنگاری وابسته به مؤسسه ژئوفیزیکدانشگاه تهران این زلزله2.2 را در موقعیت و مرکز 82.35شمالی و37.51شرقی و عمق ۹کیلومتری زمین اعلام کرد. این زمینلرزه در فاصله 8کیلومتری تجریش تهران، 16کیلومتری تهران و 19کیلومتری فشم تهران رخ داده است.بهمنظور آگاهی از جزئیات این زلزله و اینکه آیا این زلزله احتمال وقوع زلزله بزرگ در تهران را افزایش میدهد یا اینکه زنگ هشداری است برای شهر تهران گفتوگویی با دکتر مهدی زارع معاون پژوهشی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله انجام دادهایم.
دکتر زارع درمورد نحوه ثبت زلزلههای کوچک گفت: زلزلههای قابل ثبت در حدود 0.5ریشتر تا2.5ریشتر در محدوده شهری تهران اتفاق میافتد، زلزلههای کوچکتر از 2ریشتر به میزان بیشتری رخ میدهند و بیش از 2ریشتر با توالی کمتر. در محدوده شهری تهران امکان ثبت این زلزلههای کوچک وجود دارد، این امکان به این دلیل ایجاد شده است که علاوه بر شبکه لرزهنگاری کشوری که هم مؤسسه ژئوفیزیک تهران و هم پژوهشگاه زلزلهشناسی از آن برخوردار است،
یک شبکه لرزهنگاری نیز توسط شهرداری تهران در سال86 ایجاد شده است که بر مبنای آن ثبت دقیقتر و اندازهگیری زلزلههای کوچکتر امکانپذیر شده است. برخی از زلزلههایی که در دستگاه لرزهنگاری ثبت میشود و بهویژه زلزلههایی در حدود 2ریشتر لرزههایی هستند که بهدلیل فعالیتهای معدنکاری و فعالیت در زمینه سنگهای ساختمانی در اطراف تهران ثبت شدهاند. در واقع لرزههای حاصل از فعالیتهای انسان هم در زمره زلزلههای کوچک ثبت میشود. البته این زلزلهها از زلزلههای طبیعی که منشا آن فعالیت گسلهاست، قابل تفکیک و بازشناسی هستند. اما بهدلیل زیاد بودن تعداد ایستگاههای لرزهنگار تمامی انواع زلزلهها اعم از طبیعی و غیرطبیعی ثبت میشوند.
این متخصص با اشاره به زمینلرزه 2.2ریشتری تجریش گفت: زلزلههای بالای 2ریشتر که احتمال دارد مردم نیز آنها را حس کنند و ایستگاههای لرزهنگاری آنها را گزارش کنند بیشتر خبری میشوند و مورد توجه قرار میگیرند. اما زلزلههای طبیعی که در محدوده شمیرانات رخ میدهند زلزلههایی هستند که بر اثر فعالیت گسلهایی که از مناطق شمالی شهر تهران عبور کردهاند، رخ میدهند. منشا زلزله 2.2ریشتری تجریش نیز ناشی از یکی از گسلهای پهنه شمالی شهر تهران بوده است. این نقشه گسل روی نقشههای زمینشناسی بهعنوان گسل نیاوران شناخته شده است، این گسل نیاوران حدود 15کیلومتر طول دارد، بهدلیل اینکه گسل نیاوران از زمره گسلهای شمال تهران است و منشا زلزله اخیر تجریش نیز بوده است، نتیجه میگیریم که این گسل فعال است.
دکتر زارع درباره اینکه آیا زلزله کوچک نشانگر احتمال وقوع زلزله بزرگ است، گفت: میتوان ابهامی که درباره این مسئله وجود دارد را در 2بخش پاسخ داد. اگر فعالیت همه گسلهای مهم که توان لرزهزایی بالا دارند را مشاهده کنیم به نوعی این فعالیتها یادآور مهمترین زلزلهای هستند که میتوانیم انتظار وقوع آن را داشته باشیم، یعنی در واقع درباره زلزله بزرگ احتمالی به ما هشدار میدهند.
ما انتظار داریم گسل شمال تهران در آینده موجب بروز یک زلزله 7 یا بالای 7 ریشتر شود، البته زمان وقوع این زلزله احتمالی کاملا نامعلوم است و احتمال دارد چند سال دیگر یا 150سال دیگر رخ دهد و نمیتوان زمان وقوع آن را بهطور دقیق پیشبینی کرد. وقوع یک زلزله کوچک دارای یک جنبه یادآوری و هشداردهنده است، به این معنا که هوشیار باشید چرا که احتمال وقوع زلزله بزرگ نیز وجود دارد. بهدلیل توان بالای لرزهخیزی گسل نیاوران ما نباید احتمال یک زلزله بزرگ را نادیده بگیریم.
مسئله دوم اما مربوط به پیشبینی زمانی است، اگر ما زلزله 7ریشتر به بالا را پیشبینی کنیم باید به پیشبینی زمانی توجه ویژهای داشته باشیم. گزارشهایی که از یک زلزله کوچک بهدست میآید حاکی از میزان توان لرزهزایی یک گسل است. اگر بخواهیم با مدلهای موجود پیشبینی زمانی کنیم، امکان دارد بتوانیم با استناد به زلزلههای متوسط به بالا نوعی هشدار زمانی حدودی بدهیم. اما نمیتوان با استناد به یک زلزله 2/2ریشتری درباره وقوع یک زلزله بزرگ پیشبینی زمانی کرد. زلزلههای کوچک باید خیلی دقیقتر از زلزلههای بزرگ رصد شوند و ایستگاههای لرزهنگاری در سطح شهر باید بهصورت متراکمتری وجود داشته باشند.
بانوی محجبه ای در یکی از سوپرمارکتهای زنجیرهای در فرانسه خرید میکرد؛ خریدش که تموم شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندقدار یک خانم بیحجاب و اصالتاً عرب بود.
صندوقدار نگاهی از روی تمسخر بهش انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را میگرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز میانداخت.
اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمیگفت و این باعث میشد صندوقدار بیشتر عصبانی بشه ! بالاخره صندوقدار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید!
ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه میخوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور میخوای زندگی کن!»
خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندقدار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوقدار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت: «من جد اندر جد فرانسوی هستم…این دین من است . اینجا وطنم…شما دینتون را فروختید و ما خریدیم.»
سلنا گومز
تاریخچه زندگی به همراه مجموعه عکس
در جنگ نرم تصرف قلبها و سیادت بر مغزها تنها به انسان ایرانی محدود نمی شود بلکه تمدن غرب برای بسط دادن خاستگاه فکری خود و گسترش امپراطوری اش در سطح جهانی نیاز به اقناع افکار بیش از 7 میلیارد انسان دارد. یکی از پیچیده ترین حربهها در جنگ نرم تغییر سبک زندگی جوانان و نوجوانان با استفاده از الگوسازیهای وارداتی میباشد.
به عنوان مثال در این باره میتوان به شخصیت بین الملی و آشنا برای بسیاری
از نوجوانان و جوانانِ سراسر جهان، بازیگر و خوانندهی بیست سالهی
آمریکایی، سلنا ماری گومز (Selena Marie Gomez) به عنوان الگوی ارائه شده
از طرف غرب برای این قشر سنی اشاره کرد.
گومز به واقع عصاره تمدن غرب و غایت یک دختر ایده آل از دیدگاه لیبرالیسم و
اعوان آن است، که ایالت متحده آمریکا برای بسط دادن این الگو با توسل به
قدرت دیپلماسی رسانهای خود به فطرت پاک دختران نوجوان و جوان هجمه کرده و
الگویی شیطانی را به آنها دیکته میکند.
سلنا گومز اخیراً با بازی در فیلم تعطیلات بهار (Spring Breakers) که در
تاریخ 22 مارس سال جاری به پخش درآمد تا حدودی نه چندان تعجب برانگیز از
چارچوبهای گذشته خود خارج شد، به نحویکه خود در گفتگویی با رسانهها به
طرفداران نوجوانش توصیه کرده از دیدن این فیلم منصرف شوند.
عصر ایران - تیم ملی والیبال ایران با پیروزی مقتدرانه در
برابر آلمان، به رتبه چهارم گروه B لیگ جهانی والیبال رسید و شانس صعود
آلمان از این گروه را از بین برد.
امشب از ساعت 21، تیم های ملی
والیبال ایران و آلمان در سالن 12هزار نفری ورزشگاه آزادی به مصاف هم رفتند
و ملی پوشان ایران 3 بر صفر از سد ژرمن ها گذشتند.
ملی پوشان
ایران ست اول این مسابقه را با نتیجه 25 بر 19 به سود خود تمام کردند. در
ست دوم، ایران با نتیجه 25 بر 18 از سد آلمان گذشت و ست سوم این مسابقه نیز
با برتری 20 – 25 به سود ایران تمام شد.
ایران با این برد سه
امتیاز این مسابقه را کسب کرد و 15 امتیازی شد و در جدول گروه B یک پله
بالاتر از آلمان ایستاد. در حال حاضر، ایتالیا و روسیه با 19 امتیاز و
صربستان با 16 امتیاز در رده های اول تا سوم این گروه قرار دارند.
تیم
ملی آلمان کسب 6 امتیاز دو مسابقه اش در برابر ایران، به عنوان تیم اول
گروه B به مرحله بعد صعود می کرد. ژرمن ها با شکست در برابر ایران، از
رسیدن به دور بعد بازماندند.
ایران و آلمان فرداشب دومین بازی خود را در ورزشگاه آزادی برگزار می کنند.
در صورت پیروزی ملی ...
(منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران)